کفش های او را نشمارید:
تعداد کفش هایی که او دارد نباید هیچ ارتباطی به شما داشته باشد. منطق می گوید هیچ کس بیش از دو یا شاید سه جفت کفش نیاز ندارد.
چرا مدل های مختلف سندل ها، کفش های زبانه دار، انگشتی، تخت، طبی و حتی تنگ و دردناک، کفش های پاشنه بلند که از 2 تا 10 سانتی متر افزایش می یابند، کفش های نوک باریک، نوک گرد، نوک پهن مورد نیاز است و با این همه رنگ آیا واقعا به کفش های هلویی رنگ نیاز است؟ چه تفاوتی بین رنگ سفید مخصوص عروس، سفید شیری، سفید نمکی، سفیدنشاسته ای و ... وجود دارد. حالا دیگر لازم نیست تا در مورد تنوع رنگ های سیاه صحبت کنیم. فراموش کنید زیرا هیچ گونه جواب عقلانی، منطقی و درست برای داشتن این همه کفش وجود ندارد و زن ها هیچ گاه مثل شوهرانشان منطقی نیستند.
از بهانه تراشی های مردانه بپرهیزید:
از این جمله استفاده نکنید: (من یک مرد هستم پس نمی توانم ... به دنیا آوردن بچه، انجام دادن غسل تعمید و یا غذا دادن با سینه به نوزاد را انجام دهم). بله درست از نظر طبیعی چیزهایی وجود دارد که شما نمی توانید یا نباید انجام دهید ولی می توانید در هنگام تولد او حضور داشته باشید. برای غسل تعمید او یک هدیه بگیرید یا ساعت سه صبح بیدار شوید و هنگام شیر دادن به بچه او را همراهی کنید. حتی به وسیله شیشه شیر شب ها به او شیر بدهید، تلویزیون را روشن کنید، شبکه ورزشی انتخاب کنید و برنامه های آن را تماشا کنید. در این حالت ایده کلی این است که اگر چه انجام بعضی کارها از نظر تکنیکی غیر ممکن است اما می توان بیشترین کاری را که قابل انجام است به عنوان یک شوهر انجام داد.
ماهیگیری و بازی گلف را برای او تشریح کنید:
ماهیگیری را برای او تشریح کنید. این که چرا دوست دارید در آب سرد بایستید ( این که چه احساس خوبی است و هیچ کس شما را مجبور به آن نکرده است). ارزش سکوت و این که آن جا چقدر ساکت است را بیان کنید. این که چگونه یک موجود مغز فندقی را می توان به وسیله طعمه، فریب داد و این که چه لذتی دارد. اگر به خوبی شرایط را تشریح کنید، او هیچگاه هوس نمی کند که به سراغ این کار برود.
اگر ماهیگیری نمی کنید بازی گلف را برای او تشریح کنید. چرا یک دسته چوبی بلند را برای زدن به یک چوب در هوا تاب می دهید، این که اگر کمی کارهای مفرح انجام دهید چقدر دیوانه می شوید. ایده هایی مثل این یا انواع دیگری از آنچه انجام می دهید. |